- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
ذکر مصائب اربعین سیدالشهدا علیهالسلام
ملائک گریه میکردند با ما اربعینش را خدا ششگوشه کرد از روز عاشورا زمینش را |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با برادر در برگشت به کربلا
تا سـایـۀ سـرت بـه سـر مـحـمـلم فـتاد برخـاست آتش غـم و بر حـاصـلم فتاد |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با برادر در برگشت به کربلا
کاروان داشت میرسید از راه دل زینب در التهاب افتاد تا که چشمِ ستارههای کبود به سرِ قبرِ آفتاب افتاد کاروانی که از هزاران دشت از سرِ شوق با سر آمده بود به مرورِ غمِ خودش که رسید کم کم از مرکبِ شتاب افتاد |
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( اربعین حسینی )
بخر مـقـابـل چـشـمانِ خـوبهـا بـد را نشان بده به همه لطفِ بیش، از حد را ببخش، حاجتِ من کمتر است، از کَرمت خودت بخـواه، بـرایم هر آنچه باید را |
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( اربعین حسینی )
دارد غـم تو شـور به پـا میکند حسین هر عاشق عزم کرب و بلا میکند حسین پیر و جوان به سوی مزار تو راهیاند شوق زیارت تو چهها میکند حسین؟! |
ذکر مصائب برگشت کاروان اهل بیت علیهم السلام به کربلا
بهار از چلۀ داغِ زمستانها خزان برگشت به باغِ لالههای سربریده باغبان برگشت زمین با گریه دور مقتلِ خورشید میگردید صدای روضۀ روزِ دهم آمد؛ زمان برگشت |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با برادر در برگشت به کربلا
الا ای خفـته زیر خاک برخیز حـسینم با تن صد چاک برخیز |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها با برادر در برگشت به کربلا
خـواهـرت آمـده در این صـحـرا بــعــد شــام بـــلا ولــی تــنــهــا خـیـز و بـین پـیـکـر کـبــودم را صـورتـم مـثــل مـــادرم زهـــرا |
مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( جامانده های از اربعین حسینی )
اى جـان مـا فـداى تـو لـبـیـك یا حسین هستى است رونـماى تو لبیك یا حسین اى نَفْس مُطـمَـئنّه كه تنها فـقـط خداى گـردیـده خـونْبـهـاى تو لـبیك یاحسین |
مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( جامانده های از اربعین حسینی )
ای دل چه شد از لشکر آقا ماندیم؟ از قـافـلۀ کـر ب وبـلا جا ماندیم؟ رفـتـند همه به شوق دیـدار حسین ما با غـم جـانـگـداز، تنها مـانـدیم |
حماسۀ پیاده روی اربعین سیدالشهدا علیهالسلام
مـهـمـانیِ آقـایِ خـوبـیهـا شـروع شـد غوغایِ محشر مثلِ عاشورا شروع شد ای گـریهکنها، سینهنها دعوت هستید ای قطرهها! امواجِ این دریا شروع شد |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در برگشت به کربلا
هر روز و شب بر روی نی دیدم سرت را دیدم که زخمی کرده نیزه حنجرت را یک قـافـلـه با سـوز و اشک و آه آمـد برخیز و بنگر حال و روز لشکرت را |
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( اربعین حسینی )
از کران تا بیکران حرفی به جز کوی تو نیست تشنهٔ چشم تو را راهی به جز روی تو نیست پیش رویت شوق جنت را که معنا میکند؟ برکسی که جَنتش جز طاقِ ابروی تو نیست |
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( اربعین حسینی )
گریه کردم بس که از داغ تو بیمارم حسین تار میبیند دو چشمانِ عـزادارم حسین مینشیند با شروعِ روضه چشمانم به اشک تا ابد این رزق را از مادرت دارم حسین |
مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( جامانده های از اربعین حسینی )
نـشـسـتـهایـم ولی تـذکـره مـهـیـا نیست خبر رسیده که دیگر برای ما جا نیست قـبـول وصـلـۀ نـاجـور این بـسـاط منم قـبـول جـای بیـابـان کـنار دریـا نیـست |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در برگشت به کربلا
کاروان را در بهـار بیخـزان آوردهام عشق را در سرزمین تشنگـان آوردهام اشکهای من گواهی میدهد ای تشنه لب بـر لـبان خـشـک تو آب روان آوردهام |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در برگشت به کربلا
گرچه دستم بست دشمن دست خالی نیستم درد و داغ و شکوهها از این سفر آوردهام یاد دارم تشـنه بودی زیر تیغ و نیزهها هدیه از شـام بـلا چـشـمان تر آوردهام |
ذکر مصائب برگشت کاروان اهل بیت علیهم السلام به کربلا
قـافـله با کـاروانسـالاری زینب رسید خواهری باغصه و اندوه جان برلب رسید قافـله بعد از چهـل منـزل اسارت آمده کـاروان در نـیـنوا بـهـر زیـارت آمـده |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در برگشت به کربلا
از سرِ ناقـۀ غـم شـیـشـۀ صبـر افـتـاده همه دیـدنـد که زینب سـر قـبـر افـتـاده چشم او در اثر حادثه کـمسو شده است کمرش خم شده و دست به زانو شده است |
زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در برگشت به کربلا
برخـیز گـلـم خـواهـرِ تو از سـفر آمد از شـامِ بـلا زینبِ خـونـین جـگـر آمد برخـیز ببـین خواهرت از بندِ اسارت بـا آهِ دلِ سـوخــتـه و چــشــمِ تـر آمـد |